دلنوشته

با سلام

تا بحال در مورد “رزق” خود فکر کرده اید؟ رزق معنوی را می گویم….. رزقی که هر روز برایت فرستاده می شود…… از جانب دوست ..
دوستی که از رگ گردن به تو نزدیک تر ست…….‌
دوستی که هر لحظه با تو و بفکر توست ، و عجب آنکه تو ازو دوری ……
با خود فکر می کنم این رزق معنوی را چگونه دریابم ….. و چگونه آنرا تشخیص دهم ….. مسلما هر چه از دوست می رسد نیکوست ….
و به خود پاسخ می دهم : کمی دقت کن ، شاید رزق تو در حضور مادری مضطر و مستأصل باشد که دست نیاز به سویت دراز کرده ……
شاید رزق تو همان مادری باشد که با بچه ای بدون شناسنامه دست به دامان تو شده که دخترش باید سال دیگر به مدرسه برود ……
یا شاید رزق تو بچه ای باشد که با چشمانی مستأصل از تو چاره درد زندگی اش را می خواهد …..‌
و تو چه می دانی شاید رزق تو فنجانی قهوه باشد در کنج کافه ای گرم و همراه با دوستی که به تو ” آگاهی” هدیه می دهد …….
و تو فقط باید ” دریابی” ……. رزق ات را و بپذیری آنچه سهم توست از طرف دوست ………….

کاش از دست ندهم این رزق را که او سر راهم قرار می دهد ، فقط باید کمی ” آگاه تر” به اطرافم نگاه کنم …….