کوک چهارم
چند سال پیش وقتی همراه آقای بهمن حبشی مشغول داوری آثار جشنواره فیلم کودک و نوجوان بودم میانه ی وقت چای و گپ سر حرف باز شد.پاییز بود و چقدر می چسبد هوای پاییزی وقتی یک همدل همکلام تو باشد. بهمن حبشی عزیز و دانا از مریدی و شاگردی نزد استاد علامه جعفری گفت. گفت از حال خوش و ماجراها.گفت از هزار نکته و شهود و کشف…..
و گفت یک روز بعد پایان کلاس و شرح مثنوی استاد جعفری فرمودند: من خیلی فکر کردم و به این جمع بندی رسیده ام که رسالت ۱۲۴ هزار پیغمبر در یک تکیه خلاصه می شود و آن “کوک چهارم” است ….. و جمع مریدان که شاید مثل من با چشمهانی گرد پرسان بودند که “کوک چهارم” چیست!؟
و علامه که با آن لهجه شیرین در تمثیل شرح می دهند که:
کسی کفشش را برای تعمیر نزد کفاش می برد. کفاش با نگاهی می گوید این کفش سه کوک می خواهد و هر کوک مثلا ده تومان و خرج کفش می شود سی تومان.
مشتری هم قبول می کنم. پول را می دهد و می رود تا ساعتی دیگر برگردد و سوار کفش تعمیر شده بشود.
کفاش دست به کار می شود.کوک اول.کوک دوم.و در نهایت کوک سوم و تمام …
اما…امابا یک نگاه عمیق در میابد اگر چه کار تمام است ولی یک کوک دیگر اگر بزند عمر کفش بیشتر می شود و کفش کفشتر خواهد شد.
از یک سو قرار مالی را گذاشته و نمی شود طلب اضافه کند و از سوی دیگر دو دل است که کوک چهارم را بزند یا نزد. …
او میانه نفع و اخلاق میانه ی دل و قاعده توافق مانده است. یک دوراهی ساده که هیچ کدام خلاف عقل نیست.
اگر کوک چهارم را نزند هیچ خلافی نکرده. اما اگر بزند به رسالت ۱۲۴ هزار پیامبر تعظیم کرده… اگر کوک چهارم را نزند روی خط توافق و قانون رفته اما اگر بزند صدای لبیک او آسمان اخلاق را پر خواهد کرد.
دنیا پر فرصت کوک چهارم است . و من و تو کفاش های دو دل…..
علی زارعان
اینستاگرام a_ zarean