پیامی برایم رسیده بود، اما عکس پرو فایل برایم آشنا نبود ………. هر چه به عکس نگاه کردم نشناختم ..
جوانی پشت یک میز اداری با تمام مشخصات یک دفتر کار ( تلفن..کامپیوتر ….کاغذ و پرونده ) با عجله و کنجکاوی پیام را باز کردم …… سلام کرده بود و تشکر …
پاسخ دادم : سلام ، شما ؟
و جواب داد: ………هستم .
و نوشتم : آه ، بله آقای ………از شهرستان ……..
و گفت : بله .
و من : چه خوب …. کجایید ، چه می کنید ؟
و او : می خواستم از شما تشکر کنم .
و یادم آمد که چندین سال پیش ( حدود سالهای ۸۵ یا ۸۶ ) از او نامه ای دریافت کردیم که در پرداخت شهریه اش به دانشگاه آزاد مانده………
پدر رفته و مادر توان کار ندارد …….
و درآمد او از کارگری کفاف بدهی اش به دانشگاه را نمی دهد ……
و با این حال معدل او در رشته مهندسی ……. بالای ۱۹ بود .و اگر شهریه را پرداخت نکند باید ترک تحصیل کند …..
پدر رفته و مادر توان کار ندارد …….
و درآمد او از کارگری کفاف بدهی اش به دانشگاه را نمی دهد ……
و با این حال معدل او در رشته مهندسی ……. بالای ۱۹ بود .و اگر شهریه را پرداخت نکند باید ترک تحصیل کند …..
و بعد تماس ما با دانشگاه و بررسی وضعیت تحصیلی او ……و پرداخت شهریه و ادامه تحصیل.
و حالا او در استخدام شرکتی معتبر در شهرستان …….. و دانشجوی دکترا ست .
و به ” او ” پاسخ دادم : وظیفه ” ما ” بود . و واقعا به این حرف اعتقاد داریم ….. وقتی حمایت و پشتیبانی ” شما ” را داریم ، می توانیم قدم هایی به وسعت یک زندگی ، قدم هایی به بلندای یک قله و تضمین یک آینده برداریم …..
و همه این ها به برکت ” اعتماد ” شما که آن هم با لطف خداوند به ” یاوران ” محقق گردیده …….