تولد امین*
*و مسیری به بلندای یلدا*
زلزله بم را همه بیاد داریم، دی ماه ۸۲ ، (موسسه را تازه ثبت رسمی کرده بودیم)…
همه سراسیمه به هر سو می دویدند و پتو و کنسرو جمع میکردند.
از ما پرسیدند: شما چه میکنید؟
گفتیم: *کار خودمان را در زلزله دنبال خواهیم کرد و بچه هایی را که در زلزله پدر ویا پدر و مادر را از دست داده اند شناسایی و به یاری شان خواهیم شتافت.*
این چنین بود که با خانواده امین آشنا شدیم…
خانهای که تبدیل به مخروبه شده و پدری که در زیر آوار جان سپرده بود…
*۴ فرزند کوچک و مادر (سه پسر و یک دختر )…..* از خانواده باقی مانده بودند ،بدون سر پناه و بدون درآمد…
با کمک خانم خوشنظر که مسئولیت شهر بم را تا کنون هم به عهده دارند(و مادر معنوی همه بچههای بم بوده و هستند)، یک دختر و یک پسر از این خانواده تحت حمایت یاوران قرار گرفتند.
امین و نجمه شدند از بچه های ما در یاوران….
*دیروز تولد امین بود، او حالا یک آقا شده و دیپلم علوم انسانی خود را گرفته و تصمیم گرفته به سربازی برود و بعد از آن ادامه تحصیل دهد.*
طی مدتی که تحت حمایت بودند، ابتدا یک کانکس برایشان خریداری شد و بعد از آن در همان زمین و با کمک کمیته امداد و موسسه یاوران برایشان خانه ای کوچک ساخته شد.
*و حالا خروج امین از حمایت مصادف شده با جشن تولدی که از طرف واحد فرهنگی برای او بر پا شد …….*
*و چه خوشحالی غیر مترقبه ای بود برای خانواده …….*
نجمه هم ازدواج کرده و حالا صاحب یک زندگیست……
با خودم فکر می کنم *” اگر یاوران همین یک کار را هم کرده بود ،برایمان کافی بود”*
خداوند را سپاس که با همراهی شما صدها و شاید هزارها *امین و نجمه* داریم …….
امین عزیز *تولدت مبارک*
۱ دی ۱۳۹۹
به قلمِ مهری نوحی